درس پانزدهم: آمادهسازی اطلاعات پژوهش
آمادهسازی اطلاعات پژوهش
قبل از نگارش گزارش تحقیق، باید دادههای گردآوری شده در قالب فیش، از حیث شایستگیهای لازم همچون صادق، مستدل، مستند و به روز بودن سنجش شوند تا به اطلاعات قابل گزارش تبدیل شوند.
گزارش تحقیق، بسته به نوع پژوهش صورت گرفته، متفاوت خواهد بود. پژوهش پایانی دانشجویان مقطع کارشناسی ارشد و دکتری در قالب پایاننامه و رساله گزارش میشود. تحقیقات مسأله محور خرد نیز معمولاً در قالب مقاله و متن ارائه[1] در نشستهای علمی تهیه و گزارش میشود. در ادامه، قالب گزارش پایاننامه، رساله و مقاله ارائه میشود.
در پایاننامه و رساله دکتری، هر فصل پژوهش در تکاپوی یافتن شواهد و قرائنی است که به پاسخ یکی از سؤالهای فرعی پژوهش منتهی میشود؛ لذا ضروری است با محوریت پرسش فرعی، هر فصل به زیر فصلهایی با محوریت ارکان، ابعاد و نتایج آن سوال تقسیم شود و مطالب مرتبط، ذیل یک عنوان گرد هم آیند.
حجم مطالبی که در مقاله ارائه میشود، به اندازه پایاننامه نیست. لذا به جای فصلبندی مبتنی بر سوالات فرعی، بخشهای مختلف مقاله با عنوان از یکدیگر تفکیک میشود و ارکان، ابعاد و نتایج مسأله تحقیق در زیرعنوانها خودنمایی میکند.
در گزارش تحقیق، مهمترین مقوله مورد توجه، ارتباط اطلاعات گردآوری شده با مسأله تحقیق است و لازم است پژوهشگر در گردآوری مطالب بدان توجه داشت باشد. بر این اساس، مطالب گردآوری شده در فرآیند تحقیق به دو بخش کلی مرتبط و غیر مرتبط قابل تقسیم است:
گزینش مطالب مرتبط با پژوهش
در پژوهش مسألهمحور، مرتبط بودن اطلاعات به معنای ارتباط وثیق آنها با مسائل و یا فرضیههای تحقیق است. به عبارت دیگر اطلاعات باید با مسائل یا فرضیههای تحقیق مرتبط باشند.
اطلاعات گردآوری شده در صورت داشتن معیارهای زیر با پژوهش مرتبط است:
- روشن گر مشکل یا معضل مورد نظر پژوهشگر
مطلبی که به نحوی معضل مورد نظر پژوهشگر را روشن میکند و رؤیت مشکل، زمینهها و ابعاد آن را تسهیل مینماید، مرتبط با تحقیق به حساب میآید.
- زمینهساز فهم مسأله تحقیق
مطالبی که در تبیین مسأله تحقیق، تشخیص دقیق و صورتبندی مسائل فرعی پژوهش سودمند است، با پژوهش ارتباط دارد.
- بیانگر ابعاد فرضیه تحقیق
مطالبی که موجب روشنتر شدن مفهوم، ابعاد و مصادیق مرتبط با فرضیههای تحقیق است، مرتبط با پژوهش است.
- بیانگر مفاهیم نقیض فرضیه تحقیق
هر نکتهای که در نقض فرضیههای تحقیق، سودمند باشد با تحقیق مرتبط است. برای اثبات فرضیههای پژوهش لازم است تمامی نقایض آنها طرح و با دلایل و قرائن گوناگون نفی شود. ذکر و نفی نقائض فرضیهها از طریق برهان خلف به اثبات فرضیههای تحقیق کمک میرساند.
- مؤثر در یافتن بخشی از پاسخ مسأله تحقیق
اطلاعاتی که در یافتن پاسخ و حل اثربخش بخشی از مسأله، مفید باشند، اعم از این که به منزلهی مقدمهای در حل مسأله به کار آیند و یا دیدگاه یا رهیافتی را مطرح سازند که به وسیلهی آن بتوان به حل مسأله نزدیک شد، با پژوهش ارتباط دارد.
- مفید در فهم و نقد نظریههای رقیب
اطلاعاتی که در فهم، تحلیل و نقد نظریههای رقیب مسأله تحقیق مؤثر باشند به تحقیق مرتبط است.[2]
چرا در تشخیص اطلاعات مرتبط با تحقیق اشتباه میکنیم؟
برخی از نویسندگان در تشخیص اطلاعات مرتبط با تحقیق خود دچار اشتباه میشوند. گزارش تحقیق این طیف از پژوهشگران، گاه شبیه انباری تاریک و به همریخته از دادهها، اطلاعات، مثالها و مصادیق گوناگون مرتبط و غیرمرتبط با پژوهش است و گاهی همانند ویترین فروشگاهی مدرن است که در قفسههای شکیل و منظم آن، شکلات و خشکبار در کنار مواد پروتئینی چیده شده است!
قدرت تشخیص اطلاعات مرتبط با تحقیق، ارتباط مستقیمی با تواناییهای پژوهشگر دارد. برخی از محققان ارتباط واقعی اطلاعات را در ورای بیارتباطی ظاهری کشف میکنند و برخی دیگر بیآنکه ارتباطی واقعی بین اطلاعات گردآوری شده با تحقیق وجود داشته باشد، در دام ارتباط ظاهری میافتند.
عوامل مؤثر در تشخیص اطلاعات مرتبط:
مهمترین عوامل مؤثر در تشخیص ارتباط اطلاعات با تحقیق عبارتند از:
- دانش مرتبط محقق با پژوهش جاری
پژوهشگر باید ذهنی آکنده از اطلاعات، معلومات و تئوریها در حیطه تحقیقاتی خود داشته باشد.
- مهارتها و تجربیات عملی محقق
مهارتهای عملی و تجارب فردی پژوهشگر، نتیجه تحلیل و بازبینی پژوهشهای پیشین وی است. محققان تازهکاری که تجارب خود را تحلیل نمیکنند، معمولا از فهم ارتباطات و رؤیت اطلاعات مرتبط ناتوانند.
- برخورداری از نگرش سیستمی
پژوهش اقدامی سیستماتیک است. فهم سیستم و در نظر گرفتن ورودی، فرایند و خروجی آن در کنار توجه به نکات محیطی پیرامون تحقیق، در پژوهشگر نگرشی ایجاد میکند تا بتواند از ارتباطات پنهان مفاهیم و اطلاعات پرده بردارد.
- رویکرد میان رشتهای پژوهشگر
پژوهشگرانی که در مطالعات خوئد رویکردی میان رشتهای دارند، ارتباطات عمیقتر را بهتر درمییابند تا محققانی که رویکردی واحد داشته در رشتهای خاص مطالعه و پژوهش میکنند.[3]
بر این اساس، هر قدر ذهن پژوهشگر انباشته از معلومات باشد و مطالب وی در پرتو نظریهها و مدلهای معرفتی گوناگون سازمان یافته باشد، به همان نسبت، امکان کشف ارتباط و صید اطلاعات مرتبط با پژوهش بیشتر خواهد بود. از سوی دیگر پژوهشگران میان رشتهای، از هنر و توانایی رصد اطلاعات مرتبط بیشتری برخوردار هستند.
مطالب غیر مرتبط
استفاده از اطلاعات غیر مرتبط در تحقیق با اصل اقتصاد و میانهروی سازگار نیست. بلکه اثر بخشی آن را تهدید میکند. محقق در مواجه با مواد خام باید در مورد ارتباط آن با عنوان و مسأله تحقیق پرسید که آیا این مواد با عنوان و موضوع تحقیق سازگار است یا نه؟ برخی از پژوهشگران به انگیزهی زیاد کردن حجم پایاننامه یا مقاله هرگونه مطالب غیر مرتبط یا با کمترین ارتباط یا با ارتباط تکلفآمیز و تصنعی در تحقیقشان استفاده میکنند؛ موجب آشفتگی و سردرگمی خویش میشوند. این طرز فکر در افزایش حجم مقاله یا پایاننامه دغدغهای نامبارک است.[4]
به عنوان مثال نمونهای رایج از اطلاعات غیر مرتبط به خطای روشی «مسألهپنداری مبادی» میتوان اشاره کرد. هر تحقیقی بر مفاهیم بنیادی (مبادی تصوری) و گزارههای پایه یا مفروضات (مبادی تصدیقی) استوار است. عدهای بر این اساس گمان میکنند هر نکتهای که بتواند در تعریف مفاهیم بنیادی و اثبات مفروضات و مبادی تصدیقی به کار آید؛ اطلاعات مرتبط است و باید آنها را شکار و وارد فرآیند تحقیق کرد. این گمان خطا است؛ زیرا تعریف مبادی تصوری و اثبات مفروضات تحقیق بر عهده محقق نیست. به علاوه پایبندی به این مبنا مستلزم نوعی تسلسل و برگشت به تعریف و اثبات همه مبادی تصوری و تصدیقی است. این امر نیز از جهت عملی، محال است و از عهده هیچ محققی ساخته نیست.[5]
به عنوان مثال اگر عنوان تحقیق «روش مناظره امام رضا «علیه السلام» با خصم» باشد. در این صورت لازم نیست برای وجود خصم، انواع تعاریف منظره، اقسام آنها، تاریخچه آن در جهان اسلام و غیره آورده شود. بلکه باید با رعایت تناسب در حجم کل نوشتار، به سرعت خود را به مسأله اصلی رساند.
منابع:
[1]. presentation
[2] . فرامرز قرا ملکی، احد، روششناسی مطالعات دینی، ص 107؛ با اندکی تغییر و تکمیل.
[3] . فرامرز قرا ملکی، احد، روششناسی مطالعات دینی، ص 109؛ با اندکی تغییر و تکمیل
[4] – فرامرز قرا ملکی، احد، روششناسی مطالعات دینی، ص 107
[5] – فرامرز قرا ملکی، احد، روششناسی مطالعات دینی، ص 108-109