درس هشتم: بیان مسأله
مهمترین مرحله پژوهش، نگارش بیان مساله است. پژوهشگر در این بخش، مسالهای را که تصمیم به حل آن دارد و یا سوالی را که در پی پاسخ آن است طرح و به خوبی تبیین میکند. هرچند نتیجه نهایی پژوهش در قالب مقاله یا پایاننامه گزارش میشود، لکن بیان مسأله، موتور محرکه و روشنگر چیستی دغدغه اساسی پژوهشگر و یا خلاء مورد نظر وی در ساحت علم است.
پژوهشگر در بیان مسأله همه فعالیتهای تحقیقاتی خود را شکل میدهد و متوجه میشود که ناشناخته و مجهول او چیست و او باید چه مسألهای را حل کند. لازم است پژوهشگر ابعاد مسأله مورد تحقیق را به خوبی بررسی و برای مخاطب حرفهای خویش بیان کند. تبیین دقیق و روشن مسألهای كه انگیزۀ اصلی نگارش یك مقاله و یا انجام طرح پژوهشی است، اهمیت ویژهای دارد. موفقیت در بیان مسأله، به موفقیت مقاله كمك میكند و بیتوجهی به آن نیز رغبت خواننده را از ادامهی مطالعه مقاله كاهش میدهد. بر این اساس، پژوهشگر باید مسأله و موضوعی را که زمینهساز پژوهش شده است، همراه با حدود، ابعاد و جوانب آن به روشنی و اختصار تبیین کند. [1]
پژوهشگر در مرحله تبیین، در پی روشن و برجسته نمودن ابعاد مسأله مورد مداقه برای مخاطبان و توجیه ضرورت مسأله و پژوهش است.
پژوهشگر برای انتخاب مسأله، فرایندی از دغدغه (مشکل یا خلاء) علمی تا انبوه مسائل را طی میکند. سپس بر اساس فرمولهایی که پیشتر در گزینش مسأله گفتیم، مسأله خود را از میان مسائل متنوع موجود در موضوع مورد مداقه انتخاب میکند.
دغدغه مسائل مسأله خاص
در مقام تبیین مسأله نیز لازم است پژوهشگر، به صورت نزولی، ضمن اشاره به موضوع اصلی و مسائل موجود در آن حیطه، به بیان ابعاد مسأله منتخب خود (مسأله خاص) بپردازد.
موضوع کلی مسائل گوناگون در موضوع تبیین ابعاد مسأله خاص
مثال:
در تبیین مسأله پژوهشی با عنوان «بررسی حدیثی ـ فقهی تسمیه امام مهدی عج به نام خاص (محمد ع)» توجه به این فرایند، فهم مسأله را برای مخاطبان آسان میکند.
آموزه مهدویت مهدویت شخصی در مقابل مهدویت نوعی تسمیه به نام خاص و نقش آن در مهدویت شخصی و نوعی بررسی ابعاد حدیثی – فقهی تسمیه امام مهدی به نام خاص
پژوهشگر در بیان مسأله همه فعالیتهای تحقیقاتی خود را شکل میدهد. وقتی مسأله تحقیق به وضوح مشخص شود پژوهشگر متوجه میشود که ناشناخته و مجهول او چیست و او باید کدامین مسأله را حل کند و یا کدامین مجهول را معلوم نماید که پیشینیان از توجه بدان غفلت کردهاند!
تبیین دقیق و روشن مسألهای كه انگیزۀ اصلی نگارش یك مقاله و یا انجام طرح پژوهشی بوده، اهمیت ویژهای دارد. موفقیت در بیان مسأله مستقیماً به توفیق مقاله كمك میكند. بیتوجهی به آن نیز رغبت خواننده را در ادامهی مطالعه مقاله كاهش خواهد داد. در این بخش باید مسأله و موضوعی که زمینه ساز پژوهش شده است، همراه با حدود، ابعاد و جوانب آن به روشنی و به اختصار تبیین شود.
بعد از این مقدمات، محقق تقریباً شناخت کافی از ماهیت، ابعاد و قلمرو مسأله به دست آورده، متغیرهای دخیل در مسأله را شناسایی کرده و تصویر روشنی از روش کار را برای خویش ترسیم نموده است. در مرحله بعد نسبت به تعریف و بیان مسأله تحقیق بر اساس ماهیت و ویژگیهای آن اقدام میکند. با انجام این کارها، مسأله به خوبی مورد بررسی قرار میگیرد.[2]
نحوه نگارش بیان مسأله
بيان روشن و کافی مسأله پژوهش، مهمترين رکن تحقيق است. بخش عمدهاي از راه حل مسأله، وابسته بدان است که پژوهشگر بداند قصد انجام چه كاري را دارد و مسأله اصلی پژوهش چيست؟
هر تحقيقي به منظور دستيابي به واقعيت يا کشف حقيقتی مجهول از طريق ارائة راه حل براي مسأله يا مشكلي است كه محقق با آن مواجه بوده و آن را در قالب طرح پژوهشي تنظيم و تدوين مینماید. در ادامه به ارکان اصلی بيان مساله اشاره میشود[3].
- مقدمه
- تعريف مساله
- بیان فرآیند حل مسأله
مقدمه
جوانب و زوایای موضوع و تبارشناسی آن را میتوان پیش از طرح خود مساله به عنوان مقدمه بیان نمود. در نوشتن مقدمه باید به نکات زیر توجه داشت:
- بيان مساله با مقدمهاي بسیار نزدیک به مسأله تحقیق آغاز ميشود. نبايد مقدمه را چنان دور از مساله و كلي انتخاب کرد که بتوان آن را در آغاز هر مطلب ديگري بيان نمود.
- مقدمه درواقع فتح بابي است براي ورود به مساله اصلي و نوعي توجيه و استدلال در راستای پرداختن به مساله مورد بررسي؛ لذا از پرداختن به حواشی باید احتراز نمود.
- مقدمه نبايد چنان طولانی باشد كه بر مطلب اصلي(تعريف مساله) غلبه كند. به عبارتی ديگر «مقدمه زائد بر متن» نباشد.
- باید اندازه نوشتاري مقدمه با حجم نوشته اصلي تناسب داشته باشد.
- براي اطمينان از ربط مستقيم مقدمه با متن، مناسبترين شيوه این است كه ابتدا مساله اصلي را در قالب تعريف مساله تبيين كنيم، سپس به تدوين مقدمه بپردازيم.
تعريف مساله
در اين بخش، مطلب اصلي يا در واقع مسالهاي كه قرار است در تحقيق مورد توجه قرار گيرد بازگشایی ميشود. محقق در تعریف مساله به تشریح موارد زیر می پردازد:
- معرفی دقیق مساله
- تشریح دقیق ابعاد و حدود مساله تحقیق و تمایز آن از مسائل دیگر
- معرفی جنبههای مجهول و مبهم
- معرفی متغیرهای مربوط همراه با مدل نظری
- معرفی روابط بین متغیرها
- منظور و مقصود تحقیق
باید و نبایدهای تعريف مساله
در تعريف مسأله، محقق بايد به نکات زير توجه کند:
- باید تعریف محتوايي مسأله با عنوان و ساير بخشهاي طرح پيشنهادي مورد نظر باشد. (نبايد ادعايي را مطرح كرد كه در عنوان تحقيق وجود ندارد.)
- صورت مساله بايد صورت سوالي داشته باشد.
- بیان مساله بايد روشن و بدون ابهام باشد.
- سوالات ويژه تحقيق بايد نوشته شود.
- از کاربرد اصطلاحات و واژگان ارزشي خودداري شود.
مثال: پژوهشگر در بيان مساله به جاي اين كه بنويسد
«مساله پژوهش، استفاده از اينترنت و فعاليتهای علمي و پژوهشي اعضاي هيات علمي است». و یا «در اين پژوهش رابطه استفاده ار اينترنت با فعاليتهای علمي و پژوهشي اعضاي هيات علمي مورد بررسي قرار مي گيرد». بهتر است مساله را با تعيين كامل حدود و ثغور آن و در صورت امکان به صورت سوالي بنویسد:
«چه رابطهای بين فعاليتهای علمي و پژوهشي اعضاي هيات علمي دانشگاه ادیان و مذاهب و چگونگي استفاده آن ها از اينترنت وجود دارد؟» و یا این که بنویسد: «اين پژوهش در نظر دارد رابطه فعاليتهای علمي و پژوهشي اعضاي هيات علمي دانشگاه ادیان و مذاهب و چگونگي استفاده آنها از اينترنت را بررسی نماید.»
بیان فرآیند حل مسأله
در این بخش محقق به بیان روش و نحوه حل مسأله و به صورت مختصر مراحل تحقیق میپردازد.
عنوان پژوهشی نمونه:
کارکردهای آموزهی فطرت در متون اسلامی
نمونه بیان مسأله:
فطرت به معنای آفرینش ویژه و یک امر فرا حیوانی در انسان است. در بسیاری از متون اسلامی مانند قرآن و روایات به آن اشاره شده است. این خلقت در همهی انسانها مشترک است. از سوی دیگر، مخاطب معارف اسلامی اعم از عقاید، احکام، اخلاق و غیره است. حال سؤال این است، این خلقت ویژه و وجه ممیزهی انسانها چه فواید یا کارکردهایی در زمینه پذیرش و فهم معارف سه گانه اسلام دارد؟ بحث فطرت در علوم مختلفی مانند فلسفه، رفان، کلام و تفسیر قرآن قابل بررسی است؛ اما این پژوهش، بحث را از دیدگاه تفسیر مورد بررسی قرار میدهد و بیشتر از تفاسیر شیعی به ویژه تفسیر المیزان بهره خواهد گرفت؛ هر چند بر بحث اخلاق تمرکز بیشتری خواهد داشت.
منابع:
[1]. حافظنیا، محمدرضا، مقدمهای بر روش تحقیق در علوم انسانی، ص 70
[2] . مهدیزاده، حسین، راهنمای پژوهشنامه نویسی (روششناسی تهیه پایان نامه)، ص 87
[3]. اسلامپور کریمی، حسن، خودآموز مقدمات پژوهش، ص 118