درس اول: مفهوم شناسی پژوهش

تعریف پژوهش علمی

پژوهش از نظر لغوی به معنای تحقیق، کاوش، جستجو و جُستار است.[1] معادل عربی و انگلیسی آن به ترتیب، «بحث» و «research» با معانی «جستجو» و «جستجوی مجدد» است.

برای تعریف اصطلاحی پژوهش، تعاریف گوناگونی ارائه شده: برخی از آنها عبارتند از:

  • فعالیت فکری برای کشف واقعیت‌ها، با هدف حل مسأله و پاسخ به سؤال است.[2]
  • به تتبع منظم در پدیده‌های عینی به منظور حل مسأله و عرضه‌ی قانون علمی اطلاق می‌شود.[3]
  • جستجو، کنجکاوی و تفحصی است که نتیجه‌اش دست‌یابی به حقیقت‌ ‌باشد.[4]
  • به فعالیتی گفته می‌شود که دارای دو عنصر تتبع و عرضه کار جدید باشد.[5]
  • تلاش فکری منظم، روشمند و پرسش‌محور برای یافتن پاسخ و دست‌یابی به حقیقت است که بر مبنای استدلال عالمانه، شواهد، منابع متعدد و معتبر انجام می‌گیرد تا نظر حق اثبات و نظر باطل نفی گردد.[6]
  • فرآیندی منطقی و عقلی است که پژوهشگر با استفاده از روش علمی به جستجو و گردآوری اطلاعات می‌پردازد تا از طریق تجزیه و تحلیل آن‌ها بتواند پاسخ مناسبی برای سؤالات خود به دست آورد.[7]
  • پردازش اطلاعات با فرآیندی نظام‌مند و متعلق به گستره خاصی از علوم، دارای هویت جمعی و دربردارنده‌ی نوآوری است.[8]

چنانچه می‌بینیم، تعاریف گوناگونی برای پژوهش ارائه شده که اشتراکات و افتراقاتی دارند. وجه مشترک اغلب تعاریف فوق، «جستجو»، «استفاده از روشی نظام‌مند» و «یافتن پاسخی مناسب برای مسأله یا فرضیه» است.

در واقع تحقيق ارائه نظریه‌ای جدید در دانش مورد مطالعه است. لازمه کشف و ارائه نظریه، اشراف کامل بر داشته‌های علمی حوزه مورد نظر است. محقق پس از فهم دقیق مسأله تحقیق، فرضیه‌ یا راهکاری درخور برای حل آن پیشنهاد می‌كند و در مطالعات خود در پی تأیید یا رد فرضیه پیشنهادی برمی‌آید. پژوهشگر بر اساس اطلاعات موجود و خلاقیتی که به کار می‌بندد، كشف جديدي را به ثبت می‌رساند و با حل مسأله تحقیق، دانش مربوطه را یک گام به جلو می‌برد.

بنابراین، صرف جستجو در موضوعی خاص و گردآوری داده، پژوهش نیست. در اغلب موارد، دانشجو با سؤالات فراوانی وارد کتابخانه می‌شود و تصور می‌کند هیچ یک از دغدغه‌های علمی و سؤالات ذهنی وی مسبوق به سابقه علمی و مطالعاتی نیست ولی پس از اندک جستجویی در می‌یابد که منابع متعددی، سؤالات وی را از ابعاد گوناگونی مورد مداقه قرار داده و پاسخ‌های متعددی بدان داده‌اند؛ آیا دانشجو تحقیق کرده است؟ آیا این نوع تتبع را می‌توان پژوهش نامید؟ بی‌شک چنین نیست! او تلاش کرده تا برای ندانسته‌های خود که قبلا به وفور بدانها پرداخته شده است پاسخی بیابد. او هیچ گامی در جهت پیشبرد دانش در ساحت علمی مورد مطالعه بر نداشته است.

پژوهشگر دیدگاهی وسیع و عمیق دارد، اندیشمندی است که اطراف و ابعاد مسأله را به خوبی می‌شناسد و نقّادانه به مسأله می‌نگرد و صاحب‌نظرانه در رابطه با آن اظهار نظر علمی می‌کند، فرضیه‌ای را با دلیل و برهان، اثبات يا رد مي‌كند؛ مطلب جديدی كشف يا مطلب كشف شده‌اي را تكميل مي‌كند. آزاداندیشانه و البته با رعایت استانداردهای علمی نظريه‌پردازی می‌کند یا نظریات پیشین را نقد می‌کند.

با توجه به مطالب پیشین، می‌توان پژوهش را چنین تعریف کرد: پژوهش فرآیند منظم پردازش اطلاعات مربوط به گستره خاص علمی است که به نوعی نوآوری در ساحت علم مورد مطالعه منجر می‌شود.

ویژگی‌های پژوهش علمی

نخستین گام برای آشنایی با رشته علمی و یا مهارت عملی، دانستن اصطلاحات و مشخصات آن دانش است. پژوهش نیز از این قاعده مستثنی نیست. برای کشف تفاوت پژوهش علمی با جمع‌آوری مطالب در موضوع مورد مطالعه لازم است مشخصه‌های پژوهش بیان و زمینه تفکیک آن از سیر مطالعاتی، گردآوری فیش‌های تبلیغی و … فراهم آید.

چنانچه گفتیم، پژوهش فرآیند منظم پردازش اطلاعات مربوط به گستره خاص علمی است که به نوعی نوآوری در ساحت دانش مورد مطالعه منجر می‌شود. در این تعریف به صورت اجمالی به مشخصات پژوهش اشاره شده است. در ادامه هر یک از آنها به تفصیل توضیح داده می‌شود.

  1. فرآیندی بودن

پژوهش فعاليتي خطی، مستمر، تدریجی و شامل مراحل مختلف است که تمامی مراحل به نوعی با یکدیگر مرتبط هستند. موفقيت هر مرحله تحقيق در گرو انجام و تكميل مرحله‌ي قبلی است. مراحل عمومی فرایند پژوهش عبارتند از: مواجهه با مشكل یا بروز دغدغه علمی، تبديل مشکل یا دغدغه ذهنی به مسأله‌ي علمي، صورت‌بندي و تبیین مسأله، تدوين فرضيه، آزمون آن و … مي‌باشد.[9] بر این اساس، تمامی فعالیت‌هایی که واجد فرایند مرحله به مرحله فوق نیستند، از دایره پژوهش خارج می‌شوند.

  1. پردازش

تجزیه و ترکیب اطلاعات گردآوری شده در حین پژوهش که منجر به استنتاج نتیجه‌ای متفاوت و جدید می‌شود «پردازش» نام دارد. چنانچه در فعاليت علمي، پردازش، تفكر و تحليلي بر روي اطلاعات گردآوری شده صورت نگیرد، نمی‌توان عنوان پژوهش بر آن نهاد. مثلا اگر از جستجو در اینترنت یا مطالعه کتابی، مطالبی در مورد عنوان مقاله در دست تدوین خود به دست آوریم و عین مطالب را بدون بررسی و پردازشی در مقاله خود ذکر کنیم، در واقع تحقیق صورت نگرفته است؛ چرا که مطالب حاصله اطلاعات خامی است که باید مورد پردازش قرار بگیرند.

  1. انتظام

انتظام به معنای نظم مجموعه‌ای و حساب شده، چارچوب نظری و مراحل از پیش تعیین شده‌ای است که تخطی از آن‌ها، محقق را به نتایج پژوهش نمی‌رساند. آن چیزی که پژوهش را از مطالعات پراکنده متمایز می‌کند، به کارگیری ضوابط و ملاک‌های علمی مورد پذیرش دانشمندان و محققان حوزه دانشی مورد مطالعه است که بر اساس تجربه و دقت محققان پیشین به دست آمده است. طرح تحقیق یا پروپوزال نمونه‌ای از انتظام‌بخشی به تحقیق است.

  1. متعلق به گستره خاصی از علوم

هر پژوهشی باید به يكي از رشته‌هاي علوم تعلق داشته و عضوي از مجموعه‌ي پژوهش‌هاي آن علم باشد. به عنوان مثال پژوهش‌هایی در رفتار سازمانی، عقاید، احکام و فرق اسلامی، به ترتیب هر یک با ساحتی از علوم مدیریت، کلام، فقه و مذاهب اسلامی تعلق دارند.

  1. نوآوری

مهم‌ترین مشخصه پژوهش، نوآوری است. این ویژگی پژوهش را از فعالیت‌های آموزشی، ترويجي، تبليغي و غیره متمایز می‌کند؛ هدف از هر یک از فعالیت‌های فوق یادگیری و اطلاع‌رسانی است در صورتی که هدف از پژوهش، تولید یافته‌ی علمی جدیدی است که تاکنون به دست نیامده است. نوآوری، ابعاد فراوانی همچون رسيدن به مسأله‌اي جديد، فرضیه یا نظريه‌اي نو و … دارد. اگر بخواهیم پژوهش را در یک کلمه خلاصه کنیم، می‌توانیم از آنرا معادل «نوآوری» بدانیم!

تنها در صورتی که جستجوی علمی دارای تمامی مشخصات فوق باشد، می‌توان آن را «پژوهش» نامید و الا آن را باید جزو سایر اقدامات علمی همچون دانش‌افزایی، سیر مطالعاتی و … دانست.

 

منابع:

[1] – مهدی‌زاده، حسین، راهنمای پژوهش نامه‌نویسی، ص 26

[2] – واسطی، شیخ عبدالحمید، راهنمای تحقیق، ص 34

[3] – بست، جان، روش‌های تحقیق در علوم تربیتی، ترجمه حسن پاشا شریفی و نرگس طالقانی، ص 35 -39

[4] – نجفی، محمدعلی، آفات پژوهش، ص 8

[5] – نکونام، جعفر، روش تحقیق کتابخانه‌ای با تأکید بر علوم اسلامی، ص 8

[6] – مهدی‌زاده، حسین، راهنمای پژوهش نامه‌نویسی، ص26

[7] – پریرخ، مهری و رحمت الله فتاحی، راهنمای نگارش مرور نوشتارها و پیشینه پژوهش، ص 12

[8] – قراملکی، فرامرز، روش‌شناسی مطالعات دینی، ص 29

[9] – قراملکی، فرامرز، روش‌شناسي مطالعات ديني، ص30