بسم الله الرحمن الرحیم
جانشینی پیامبر گرامی اسلام ص یکی از چالش برانگیزترین مباحث مسلمانان در تاریخ اسلام به شمار می رود. هر یک از فرق اسلامی در این رابطه دیدگاهی متفاوت و مبتنی بر منابع و روش های خود دارند.
فرق شیعی، بویژه امامیه با استناد به آیات تبلیغ، اکمال و … و شواهد تاریخی و احادیث موثق بسیاری همچون حدیث یوم الانذار، حدیث منزلت، واقعه غدیر و … ضمن طرح و پذیرش امامت خاندان پیامبر ص، بر ضرورت وجود علم و عصمت در وصی و جانشین پیامبر تأکید داشته، بر امامت ائمه اثناعشر بویژه حضرت امیرالمؤمنین علیعلیه السلام تأکید دارند. در حالی که بسیاری از مسلمانان از جمله معتزله با رد نظریه امامت، ضمن طرح مسأله خلافت و واگذاری آن بر امت، بر عدم اهتمام رسول گرامی اسلام ص در تعیین جانشین اصرار می ورزند و در مواجهه با آیات و وقایعی چون واقعه غدیر، با رویکرد سانسور، تضعیف و توجیه برخورد نموده، تلاش مینمایند تا این مستندات را به نفع نظریه خود که انکار امامت و اثبات خلافت است توجیه نمایند.
زمخشری، مفسر بزرگ معتزلی، ذیل آیه اکمال هیچ اشارهای به واقعه غدیر ننموده و با پاک کردن صورت مسأله آن را حل نموده است. قاضی عبدالجبار معتزلی و ابن ابی الحدید نیز در اصل واقعه غدیر یا دلالت حدیث آن تشکیک نموده اند. به عنوان مثال، قاضی در المغنی، تلاش فراوانی می کند تا «ولی» را در «من کنت مولاه فهذا علی مولاه» به معنای لغوی آن به موالات و دوستی تعبیر کند.
از آنجا که واقعه غدیر بر ارکان سه گانه آیات تبلیغ، اکمال و حدیث غدیر بنا شده، این پژوهه بر آن است تا این موارد را در منابع تفسیری، کلامی و روایی در دسترس معتزله بررسی و گزارش نماید.